جدول جو
جدول جو

معنی چهارطاق افکن - جستجوی لغت در جدول جو

چهارطاق افکن(رَ / رِ)
آنکه بستر و خوابگاه افکند. که بستر و خوابگاه گسترد، فراش. (ناظم الاطباء). کنایه از فراش است. رجوع به چارطاق افکن شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(وَ شُ دَ)
کنایه از خوابگاه آماده ساختن است. بستر افکندن. رختخواب پهن کردن. جامۀ خواب گستردن
لغت نامه دهخدا
کنایه از فراش باشد. (آنندراج) :
فلک بر زمین چارطاق افکنش
زمین بر فلک چارنوبت زنش.
نظامی (از آنندراج).
، فراش و بستر. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا